تاریخچه ی سبک های معماری
سبک معماری چیست؟
سبک معماری مجموعهای از تأثیرات بیرونی است که به مادیات، روش ساخت و شکل یک ساختمان شکل میدهد و به شناسایی و مشخص شدن آن در هر دو جنبه تاریخی و طراحی کمک میکند.
اکثر سبکهای معماری توسعه مییابند و در بسیاری از موارد با گذشت زمان، با پیشرفت مد، فناوری، ادیان، اعتقادات و مصالح، ایجاد فرصتهای جدید و تکامل سبکهای جدید جایگزین میشوند. از همین رو می توان اکثر سبک ها را دنبال کرد و بر اساس ترتیب زمانی مرتب کرد.
سبک معماری بسیار متغیر و انعطاف پذیر است. توجه داشته باشید که یک سبک معماری می تواند با تغییرات ایجاد شده در آن همزمان باسایر سبک های معماری وجود داشته باشد، به طوری که در بررسی تاریخچه ی سبک های معماری شاهد خواهیم بود چند سبک در یک دوره هم در سطح ملی هم در سطح جهانی استفاده شده باشد. اما فقط به یک مکان یا منطقه محدود نمی شود و در صورتی که توسط شخص مناسب پردازش شود، می تواند از مکان تولد خود به آن طرف جهان تاثیر بگذارد. این امر اغلب منجر به توسعه و تبدیل آن به سبک جدید می شود.
سبک های معماری
در اینجا تاریخچه ی سبک های معماری را به ترتیب وقایع ارائه میکنیم که به توسعه سبکهای معماری که امروز با آن زندگی میکنیم کمک کردهاند.
ما قبل تاریخ
ساختمانها ابتدا با توسعه تمدنهای اولیه، اغلب به طور مستقل، در مکانهای پراکنده در سراسر جهان، به علت نیاز به سرپناه، امنیت، مکانهای عبادت، مکانهایی برای جماعت و غیره تکامل یافتند.
استفاده از مصالح، فضا و مهارتهای موجود باعث ایجاد یک سبک معماری ترکیبی شد که اغلب ترکیبی از الوار بریده شده از جنگلهای محلی و سنگ های تراشیده شده از صخرههای محلی بود.
معماری نوسنگی – ۱۰۰۰۰ تا ۲۰۰۰ سال قبل از میلاد
معماری نوسنگی نه تنها مسکن برای سرپناه بود بلکه شامل مقبرهها، ساختمانهای مذهبی، سازههای نمادین و بناهای تاریخی مانند مگالیتهای موجود در اروپا و مدیترانه نیز میشود. برخی از این طرح ها بسیار پیچیده بودند. مصالح ساختمانی شامل؛ آجر گلی، پوست، منسوجات، چوب و سنگ، سنگ و الوارمی شد. قدیمی ترین جاده مهندسی شناخته شده جهان، مسیر شیرین در انگلستان، نیز متعلق به این دوره بود.
بین النهرین – ۴۵۰۰ تا ۲۰۰۰ سال قبل از میلاد
یکی از مهم ترین معماری های تاریخچه ی سبک های معماری، معماری بین النهرین است که معماری باستانی منطقه سیستم رودخانه دجله-فرات است که تعدادی فرهنگ متمایز را در بر می گیرد.از جمله دستاوردهای آن می توان به توسعه سیستم های شهرسازی پیچیده، بنا های ساختمانی مانند خانه حیاط، و زیگورات ها و اهرام پلکانی که به عنوان بخشی از مجموعه های معابد ساخته شده اند، اشاره کرد.
مصر باستان – ۳۷۵۰ سال قبل از میلاد تا ۴۰۰ سال پس از میلاد
تمدن مصر باستان از ابتدا منحصر به فرد و پایدار نبود چرا که در طول زمان تغییرات زیادی را شاهد بود که به سبک معماری های بسیاری ختم گردید. مصریان باستان بناهای بزرگی ساختند که معروف ترین آنها هرم بزرگ و ابوالهول بزرگ جیزه است. با توجه به موقعیت مصر، ساختمانها و بناهای تاریخی عمدتاً با استفاده از آجرهای گلی سخت و سنگ آهک ساخته میشدند، زیرا چوب کمیاب بود. نیروی کار در این دوره بردگانی بودند که ساختمان های بسیاری را به شکل نجومی ساختند.
یونان باستان – ۹۰۰ سال قبل از میلاد تا ۳۰۰ سال پس از میلاد
معماری یونان باستان بیشتر از طریق معابدشان قابل بررسی است و همچنین ایدئولوژی های مدنی و مذهبی و اجتماعی آنها در بررسی معماری آن زمان بی تاثیر نیست. طیف متنوعی از ساختمانهای عمومی آن دوره، از تئاترهای روباز و میدانهای عمومی گرفته تا بناهای تاریخی عمومی، امروزه قابل بررسی است. طراحی معماری ویژگیهای تزیینی و ساختاری بسیار رسمی را اتخاذ کرد همچنین تکامل سبک معماری از طریق سه نظم دوریک، یونی و کورنتی تعریف شده است.
رومی – ۳۰۰ سال قبل از میلاد تا ۷۰۰ سال پس از میلاد
معماری روم باستان برخی از روش های معماری کلاسیک یونان را با الگو گیری از سبک ساختمان های عمومی اتخاذ کرد، اما با ساختمانهای یونانی تفاوت هایی داشت و به سبک معماری جدیدی تبدیل شد. این مدل بنا به دلیل طیف گسترده ای از انواع ساختمان های نمادین خود مشهور بود، مانند؛ معابد، حمام ها، ویلاها، آمفی تئاترها، کاخ ها و سیرک ها.
معماری رومی عناصر ساختاری مهمی مانند طاقها، سقفهای طاقدار و گنبدها را ایجاد کرد که معمولاً با استفاده از بتن قوی و مهندسی شده بودند. این امر منجر به توسعه پروژه های مهندسی عمران بی سابقه مانند پل ها، قنات ها و جاده ها گردید.
بیزانس – 330 سال پس از میلاد تا سال ۱۴۵۳ میلادی
معماری بیزانسی ادامه معماری رومی بود، اما با تأثیراتی از مناطق شرقی نزدیک خود همراه بود. پیچیدگی هندسی ساختمانها افزایش یافت، نظمهای کلاسیک آزادانه تر مورد استفاده قرار گرفتند و پلان صلیبی یونانی در معماری کلیسا که اغلب شامل ساختارهای گنبدی پیچیدهای بود که توسط پایههای عظیم پشتیبانی میشدند، به کار گرفته شد.
مورها – سال ۷۱۱ تا ۱۴۹۲ میلادی
معماری مورها یا همان معماری موریس متعلق به شمال آفریقا و بخشی از اسپانیا و پرتغال است. مورها یا همان اندلسی ها در این مناطق در میان سالهای ۷۱۱ الی ۱۴۹۲ در این منطقه حضور داشتند.
عناصر مشخصه معماری مورها شامل مقرنس، طاق های نعل اسبی، گنبدها، طاق های خرطومی، طاق های لنتس، طاق های اوجی، حیاط ها و کاشی کاری های تزیینی است. در زبان عربی با نام زلیج و در زبان پرتغالی با نام آزولجو شناخته شده اند.
هویسالا- سال ۱۰۰۰ تا ۱۳۰۰ میلادی
معماری هویسالا، سبک ساختمانی است که تحت حاکمیت امپراتوری هویسالا، در منطقه ای که امروزه به نام کارناتاکا، یکی از ایالت های هند شناخته می شود، توسعه یافته است. هویسالا در این مناطق نفوذ بسیار زیادی پیدا کردند و همچنین در فلات دکن هند کاملا غالب بودند.
رمانسک – سال ۱۰۵۰ تا ۱۱۷۰ میلادی
این نوع معماری متعلق به دوران قرون وسطی در اروپا بود که امضای کارشان طاق های نیم دایره ای در طرح هایشان بود. معماری رمانسک در قرن دوازده به معماری گوتیک تغییر یافت و مدل معماری به طاق های نوک تیز تغییر یافت. در صورت لزوم می توانید مدل هایی از این معماری و طرح ها را در سطح قاره مشاهده کنید. در این قاره می توانید نمونه هایی از مدل معماری های رومی را بررسی کنید که به سبک معماری پاناروپایی تغییر کرده است که این تغییرات در دوره ی امپراتوری روم اتفاق افتاده است.
نورمن – سال ۱۰۷۵ تا ۱۲۵۰ میلادی
سبک معماری نورمن شاخه ای از معماری رومی می باشد که توسط خود نورمن ها توسعه یافته است که از این اصطلاح برای معماری رومی انگلیسی در سطح سنتی استفاده می گردد. در این سبک معماری بسیاری از قلعه ها و ساختمان های مستحکم و صومعه ها و کلیساها معرفی گردیده اند که نوع معماری و امضای کارشان در این طرح ها طاق های معمولی رومی و به طوری عظیم بود.
مدجار – سال ۱۱۲۵ تا ۱۶۰۰ میلادی
در سبک معماری مدجار شاهد ملاقات و ترکیبی از فرهنگ مورها و اروپایی ها هستیم. مصالح ساختمانی کلیدی در این مدل معماری آجر می باشد و می توان به خصوص در طرح هایی همچون برج های ناقوس این معماری را مشاهده کرد. در معماری مدجار شاهد ساختارهای جدید و نوینی همچون گوتیک و رمانسک نبودیم، بلکه مدل طرح و عناصر به کار رفته در طرح های اسلامی و یهودی را در قرون وسطی در معماری مسیحی بکار گرفته اند.
گوتیک – سال ۱۱۸۰ تا ۱۵۴۰ میلادی
معماری گوتیک یک مدل منحصر به فرد می باشد که در قرن دوازدهم در اروپا ظهور کرد. مشخصه ی این معماری ساختمان های بلند با طاق نوک تیز می باشد و همچنین بنا هایی سنگی و نازک با طاق های سنگی آجدار و در هم آمیخته را شاهد هستیم.
گوتیک ویژه – سال ۱۳۵۰ تا ۱۵۵۰ میلادی
سبک گوتیک ویژه در کشورهایی چون اتریش، زاکسن، باواریا و بوهمیا رایج می باشد و همچنین یک سبک معماری گوتیک پسین است. سبک گوتیک ویژه توجه بر جزئیات را در داخل و خارج بنا در اولویت خود داشت. در بسیاری از ساختمانهای گوتیک ویژه، سیالیت و کیفیت چوب مانند در کنده کاری و تزئینات، به ویژه روی طاقها تأکید میشد. در خارج بنا، ساختمان ها به سمت تکیه گاه انبوه گرایش داشتند.
رنسانس – سال ۱۴۰۰ تا ۱۶۰۰ میلادی
محل تولد معماری رنسانس در اروپا بود، منطقه ای که اهمیت به آثار باستانی و درک علمی در آن رواج داشت و از کلیدی ترین معماری های تاریخچه ی سبک های معماری محسوب می شد. در این سبک خطوط متقارن و تمیز و متناسب استفاده می گردید که یادآور معماری روم باستان بود. همچنین در طرح هایی می توان ستون ها، طاقه و گنبد هایی مخصوص به این مدل معماری را مشاهده کرد. در این مدل معماری درک دیدگاه باعث معماری آگاهانه تری در این دوره گردید.
تودور – سال ۱۴۸۵ تا ۱۶۰۳ میلادی
سبک معماری تودور هم دوره با معماری رنسانس بود و محل پیشرفت آن در قرون وسطی در انگلستان بود. در این سبک معماری عناصر سبک رنسانس با سبک گوتیک ترکیب گردیده اند و در قسمت های بسیاری از برتانیا به وفور می توان نمونه ای از این سبک را مشاهده کرد. در این مدل معماری سقف ها مثلثی شکل طراحی می شوند و نمایی نیمه چوبی همراه دودکش دارند.
رنسانس عالی – سال ۱۵۰۰ تا ۱۵۲۰ میلادی
معماری رنسانس عالی با آثار دوناتو برامانته، به ویژه طرح اولیه گنبد کلیسای جدید سنت پیتر در رم، و همچنین تمپیتو (۱۵۰۲) در S. Pietro در مونتوریو، گنبد متمرکزی که یونانی ها به یاد می آورند، بهترین نمونه است. معماری معبد او همچنین از نزدیک با پاپ ژولیوس دوم در برنامه ریزی برای جایگزینی سنت پیتر قدیمی قرن چهارم با یک کلیسای جدید غول پیکر مشارکت داشت. در این مدل طراحی سبک کلاسیک پیشرفته استفاده می گردید.
رفتارگرایی – سال ۱۵۳۰ تا ۱۶۰۰ میلادی
معماری شیوه گرا با عناصر غیرمنتظرهای مشخص میشد که هنجارهای رنسانس را به چالش میکشید. هنرمندان فلاندری که بسیاری از آنها به ایتالیا سفر کرده بودند و تحت تأثیر تحولات منریسم در آنجا قرار گرفتند. در طول این دوره، معماران با استفاده از فرم های معماری برای تأکید بر روابط جامد و فضایی آزمایش کردند. سبک معماری رنساس با مدل طرح های آزادانه تر، با شکوه تر و تخیلی تر جایگزین گردید.
باروک – سال ۱۶۰۰ تا ۱۷۵۵ میلادی
معماری باروک یک سبک بسیار مجلل از ساختمان، طراحی و هنر است که در قرن هفدهم در ایتالیا سرچشمه گرفت و به بقیه اروپا و در نهایت ایالات متحده گسترش یافت و اشکال بسیار دقیق، سنگ های مرمر، تزئینات در مقیاس بزرگ و رنگ های روشن استفاده می گردید.
پالادیانیسم – سال ۱۶۱۵ تا ۱۶۹۰ میلادی
پالادیانیسم، سبک معماری مبتنی بر نوشته ها و بناهای اومانیست و نظریه پرداز ویچنزا، آندره آ پالادیو (۱۵۰۸-۱۵۸۰) بود، شاید بزرگترین معمار قرن ۱۶ و قطعاً تأثیرگذارترین معمار در این قرن محسوب می گردید. پالادیو احساس می کرد که معماری باید بر اساس عقل و اصول دوران باستان کلاسیک اداره شود، همانطور که در ساختمان های باقی مانده و در نوشته های معمار و نظریه پرداز قرن اول قبل از میلاد ویتروویوس شناخته شده است. پالادیانیسم از عقلانیت، نظم و تقارن سخن می گوید، در حالی که در استفاده از فرم های کلاسیک و نقش های تزئینی نیز به دوران باستان رجوع می کند.
گرجی – سال ۱۷۱۴ تا ۱۸۳۰ میلادی
معماری گرجی یک سبک معماری است که با تقارن، تعادل و تناسب مشخص می شود که ریشه آن به قرن ۱۸ انگلستان برمی گردد. این مدل طراحی محبوب را در سراسر کشور خواهید یافت، اگرچه در شمال شرقی، به ویژه در نیوانگلند متمرکز شده است. خانه کلاسیک گرجی مربع یا مستطیل است که از آجر ساخته شده و دارای پنجره ها، کرکره ها و ستون های متقارن است.
مونیز میگوید: «ورودیهای بزرگ اغلب با سنگ فرشها، طاقها و ستونها تزئین میشدند و فضاهای داخلی دارای سقفهای بلند، سردرهای پنجرهها و قالببندی تاج بودند. خانههای بزرگتر دارای یک بلوک مرکزی هستند که با بالهای متقارن در دو طرف تقویت شده است.
نئوکلاسیک – سال ۱۷۵۰ تا ۱۹۲۰ میلادی
معماری نئوکلاسیک به سبکی از ساختمانها اطلاق میشود که در طی احیای معماری کلاسیک یونان و روم ساخته شدهاند که در حدود سال ۱۷۵۰ آغاز شد و در قرن ۱۸ و ۱۹ شکوفا شد.
معماری نئوکلاسیک با چندین ویژگی مشخص می شود: مقیاس بزرگ، فرم های هندسی ساده، جزئیات یونانی (به ویژه دوریک) یا رومی، ستون های دراماتیک، و دیوارهای خالی. سادگی عتیقه آن در واکنش به افراط در سبک روکوکو بود.
احیای گوتیک – سال ۱۷۶۰ تا ۱۸۸۰ میلادی
معماری احیای گوتیک که با نامهای نئوگوتیک یا معماری گوتیک ویکتوریایی نیز شناخته میشود، یک سبک معماری با الهام از کلیساها و سایر سازههای مذهبی قرون وسطی بود. سبک معماری گوتیک بریتانیایی با استفاده از پنجره های طاق نوک تیز، دیوارهای بلند، و عناصر برگرفته از طراحی گوتیک قرون وسطایی، مانند تکیه گاه های پرنده، طاق های تکیه گاه، سنگرها، جان پناه ها و برج ها، در میان دیگر جنبه های زینتی و ساختاری قابل شناسایی است.
معماری فدرال – سال ۱۷۸۰ تا ۱۸۳۰ میلادی
معماری سبک فدرال، تقارن، سقف شیروانی جانبی و جزئیات کلاسیک سبک گرجی را حفظ کرد. با این حال، ویژگی ها بسیار ظریف تر هستند. خانه های فدرال، کلیساها، مدارس و سایر ساختمان ها معمولاً دو تا سه طبقه و دو تا سه اتاق دارند.
ویژگی های رایج طراحی معماری سبک فدرال شامل ایوان های ورودی معروف به رواق و پنجره های کرکره ای است. بسیاری از ساختمان ها دارای پنجره های سه بخشی هستند که به عنوان پنجره های پالادی شناخته می شوند. پنجره های بزرگ و دراماتیک که به صورت متقارن قرار گرفته اند یکی از سنگ بنای معماری فدرال بود. اغلب، طبقه دوم خانه دارای پنج پنجره در قسمت جلویی ساختمان است.
احیای روسیه – سال ۱۸۲۵ تا ۱۹۱۵ میلادی
معماری احیای روسیه در چارچوبی پدید آمد که علاقه مجدد به معماری ملی، که در قرن نوزدهم در اروپا تکامل یافت، و تفسیر و سبک سازی از میراث معماری روسیه است. گاهی اوقات، معماری احیای روسیه اغلب به اشتباه معماری روسی یا قدیمی روسیه نامیده می شود، اما اکثر معماران احیای روسیه به طور مستقیم سنت معماری قدیمی را بازتولید نکرده اند. در عوض سبکسازی ماهرانهای، سبک احیای روسی بهطور متوالی با دیگر سبکهای بینالمللی، از رمانتیسیسم معماری نیمه اول قرن نوزدهم تا سبک مدرن، ترکیب شد.
ویکتوریایی – سال ۱۸۴۵ تا ۱۹۰۰ میلادی
معماری ویکتوریایی،بر گرفته از معماری گوتیک است که تغییر از طرح احساسی به طرح محاسبه شده را نشان می دهد. در این معماری اصول واقعی معماری نوک تیز یا مسیحی (۱۸۴۱) توسط آگوستوس پوگین بیان شد. طراحی ویکتوریایی بیشترشامل تطبیق جزئیات تزئینی و ترکیب رنگ های غنی از ایتالیایی و به ویژه ونیزی، گوتیک بود. اگرچه تزیینات میتوانستند مفصل باشند، اما معمولاً به صورت سطحی به کار نمیرفتند، اما به طور منطقی از شکل و مواد مورد استفاده طراحی می شدند.
احیای رمانسک – سال ۱۸۴۰ تا ۱۹۰۰ میلادی
سبک معماری احیای رمانسک در اوایل قرن نوزدهم در اروپا سرچشمه گرفت. بناهای این سبک بر اساس کلیساهای رومی قرون وسطی و اوایل مسیحی قرن یازدهم و دوازدهم است. سطوح دیواری صاف و عریض از آجر تک رنگ یا سنگ تراشی خاکستری که با درزهای ملات نازک قرار داده شده بودند، استفاده می گردید.
سبک کلبه سوئیسی – سال ۱۸۵۰ تا ۱۹۰۰ میلادی
این سبک که عمدتاً در طراحی های مسکونی به کار می رود، در واقع اقتباسی از نسخه های سنتی بود. جایی که مدلهای سوئیسی از چوب سنگین استفاده میکردند و بر پایههای سنگی تکیه میکردند. مدل های آمریکایی از ساخت پلت فرم ساده در ترکیب با عناصر تزئینی و کاربردی استفاده می کردند. خانه های کلبه سوئیس معمولاً دو طبقه و نیم ارتفاع دارند و دارای پلانی مربع یا مستطیل هستند. سقفهای شیروانی رو به جلو کم شیب معمولی هستند و دارای لبههای عمیق هستند که توسط براکتهای تزئینی بزرگ پشتیبانی میشوند. انتهای جرزها و یا پرلین ها عموماً نمایان است و گاهی تطبیق داده می شود. اغلب، سقف های بزرگ توسط تخته های بارج برش داده شده و یک شیروانی بریده شده ساخته می شود.
جنبش هنر و صنایع دستی – سال ۱۸۶۰ تا ۱۹۳۰ میلادی
جنبش هنرها و صنایع دستی در اواسط قرن نوزدهم در انگلستان به عنوان پادزهری برای اثرات غیرانسانی انقلاب صنعتی سرچشمه گرفت. به زمانی برمی گردد که پیش از آنکه نیروی کار انسانی با ماشین آلات جایگزین شوند. ریشه های آن بیشتر فلسفی بود تا معماری و بسیاری از اشکال هنری را در بر می گرفت. ایدههای جان راسکین، منتقد هنری انگلیسی و طراح انگلیسی ویلیام موریس، نه تنها در طراحی خانهها، بلکه در پارچهها، مبلمان، کتابهای دستساز و سایر هنرهای تزئینی نیز بیان شد. هنرهای بریتانیایی و صنایع دستی نیز به سبک های قرون وسطایی و گوتیک اشاره می کرد که به عنوان میراث طراحی انگلستان دیده می شد.
هنرهای زیبا – سال ۱۸۳۰ تا ۱۸۸۰ میلادی
معماری هنرهای زیبا یک سبک محبوب در اواخر قرن ۱۹ و اوایل قرن ۲۰ بود. با عظمت و تأثیرات کلاسیک دوران یونان و روم، هنرهای زیبا به یک سبک طراحی محبوب جهانی برای ساختمانهای عمومی و تجاری و همچنین خانههای نخبگان ثروتمند تبدیل شد.
آغاز قرن، زمانی را نشان میدهد که هم بهعنوان رنسانس آمریکایی در معماری و هم عصر طلاکاری شناخته میشود، دوران شکوفایی که با افزایش ثروت ناشی از شکوفایی صنعتی شدن ایجاد شده است. سبک هنرهای زیبا از دهه ۱۸۹۰ تا اواخر دهه ۱۹۲۰ محبوب باقی ماند، زیرا رکود بزرگ و مبارزات اقتصادی باعث شد دوره هنرهای زیبا به پایان رسید. در حالی که اوج محبوبیت آن کاهش یافته است، با این حال شهرهای متعددی در سراسر کشور هنوز هم نمونه های بسیار خوبی از ساخت و سازهای هنرهای زیبا دارند.
سبک ملکه آن – سال ۱۸۷۰ تا ۱۹۱۴ میلادی
معماری ملکه آن سبکی بود که از حدود سالهای ۱۸۸۰ تا ۱۹۰۰ یافت شد. این سبک در انگلستان آغاز شد و سپس در ایالات متحده بسیار محبوب شد و در ایالتهای غربی تا حدود سال ۱۹۱۰ ادامه یافت.
این سبک توسط چندین معمار انگلیسی به عنوان “ملکه آن” نامگذاری شد. اما این نام کمی اشتباه است، زیرا بر اساس چندین سبک معماری قرون وسطایی و اوایل رنسانس از اواخر دهه ۱۵۰۰ و اوایل دهه ۱۶۰۰ بود. در واقع، ملکه آن واقعی تا حداقل صد سال بعد، در اوایل دهه ۱۷۰۰ حکومت نکرد. با این وجود، نام ملکه آن ماندگار شد.
رنسانس آمریکایی – سال ۱۸۷۶ تا ۱۹۱۷ میلادی
به زبان ساده، معماری احیای رنسانس آمریکایی بر فرم ها و نقوش الهام گرفته از رنسانس ایتالیایی قرن شانزدهم تمرکز دارد. بنابراین، چگونه این سبک در ایالات متحده به پایان رسید؟ قرن نوزدهم زمان طرح های تزئینی در معماری در سراسر جهان غرب بود و جنبشهای احیا رشد کردند. معماری نئوکلاسیک و احیای یونانی جایگزین معماری نئوگوتیک، احیای تودور، احیای مصر، احیای روکوکو و حتی سبک التقاطی شد که از همه جا الهام می گرفت و آنها را با هم ترکیب می کرد.
هنر نو – سال ۱۸۹۰ تا ۱۹۱۰ میلادی
معماری هنر نو که با تزیینات تزئین شده است، ظاهری متمایز دارد. به عنوان یک قاعده کلی، ساختارهای نامتقارن بیشتر از متقارن هستند. درها و پنجرههایی با طاقهای شیبدار، فرمهای ارگانیکی را که هنر نو رواج داده است، نشان میدهد. چند ویژگی معماری وجود دارد که ممکن است در تمام ساختمانهای هنر نو یافت شود، مانند منحنیهای شلاقی. همانطور که از نام آن پیداست، منحنیهای شلاقی شکلهای دراماتیکی هستند که در آن خمیدگی به خود بازمیگردد، گویی در حال تجربه ضربه شلاقی است. معماران همچنین مستقیماً از دنیای طبیعی الهام گرفتند و طرح هایی را ایجاد کردند که ممکن است شبیه باغ گل رز یا بال های پرندگان باشد.
مدرنیسم اولیه – سال ۱۹۰۰ تا ۱۹۱۴ میلادی
این سبک معماری با سقف های مسطح، فرم های مستطیل شکل، پنجره های روبانی، نمای نامتقارن مشخص می شود. لوکوربوزیه به عنوان پدر سبک بین المللی شناخته می شود. او معتقد بود که اصول معماری مدرن باید از کارایی یک ماشین تقلید کند.
سبک پریری – اواخر قرن ۱۹ و اوایل قرن ۲۰
هدف یک خانه به سبک پریری تقلید خطوط مناظر غرب میانه بود. از این رو مشخص ترین ویژگی این نوع معماری تاکید بر خطوط افقی بود. برای تقلید از منظره مسطح، خطوط سقف اغلب مسطح یا کم عمق با لبه های دراماتیک و آویزان بود و نمای بیرونی از گچ یا آجر ساخته شده بود.
کلاسیکیسم نوردیک – سال ۱۹۱۰ تا ۱۹۳۰ میلادی
از زمان جنگ جهانی دوم، معماری نوردیک با گفتگو بین مدرنیته و سنت و احترام مستمر به شرایط محیطی و اجتماعی محلی شناخته شده است. این یک پایه خلاقانه و گویا برای معماری در سراسر نیمه دوم قرن بیستم فراهم کرده است که ثابت کرده است که از نظر متنی پاسخگو، از نظر اجتماعی مسئولیت پذیر است و از نظر رسمی، فضایی و تکتونیکی بیانگر است.
آینده پژوهی – سال ۱۹۱۲ میلادی
حرکت یا جریان طراحی یکی از ویژگی های کلیدی معماری آینده نگر است. طرحهای قبل از جنبش آیندهنگر، خطوط مستقیم دقیق و اشکال مربع یا مستطیل را به نمایش گذاشتند. معماری آیندهنگر استفاده از زوایای منحصر به فرد، شیبهای آویزان، لبههای تیز، مثلثها، بیضیها و گنبدها را تشویق میکند.
معماری آینده نگر به جای رد تغییرات تکنولوژیکی قرن بیستم به دنبال پذیرش آن بود. به عنوان مثال، آسانسورهای شیشه ای کاربردی جایگزین پله ها شدند و معماران از خطوط براق و اجزای فلزی برای افزودن زیبایی و احساس استفاده کردند.
اکسپرسیونیسم – سال ۱۹۱۰ تا ۱۹۲۴ میلادی
توصیف معماری اکسپرسیونیستی یک چالش است زیرا هر سازه بسیار متفاوت است و بیانیه ای جداگانه توسط خالق آن است. در واقع، اکسپرسیونیسم اغلب با آنچه که موجود نیست تعریف می شود. اکسپرسیونیسم اغلب متقارن نیست. معمارانی که ساختمانهای اکسپرسیونیستی را طراحی میکردند از شکلهای جعبهای سنتی اجتناب میکردند و در برابر طراحیهای خود بر اساس سبکهای تاریخی گذشته مقاومت میکردند. آنها به انتزاع تمایل داشتند، ایده اشیا یا ساختارهایی که در دنیای واقعی دیده نمی شوند.
مدرنیسم – سال ۱۹۱۷ تا ۱۹۶۵ میلادی
معماری مدرن به دوره نوآوری معماری قرن بیستم اطلاق میشود که با طرحهای بسیار آراسته دورههای قبل مقابله کرد. ظهور و افول معماری مدرن بهعنوان نوعی منحنی زنگی با قرن بیستم همسو میشود که در آغاز رشد میکند، در میانه به اوج میرسد و در پایان محو میشود. لویی سالیوان، معمار مشهور شیکاگوی آن زمان، اغلب به عنوان پدر معماری مدرن شناخته می شود و به نقل قول معروف “فرم از عملکرد پیروی می کند” نام برده می شود. ساده سازی ساختار و عملکرد ساختمان، به جای مکان، فرم را تعیین می کند. این مفهوم که معماران باید بر یکپارچگی و هدف سازه تمرکز کنند و زیبایی شناسی حاصله طبیعتاً جذاب خواهد بود، مظهر جنبش معماری مدرن است. اگرچه به طور کلی پذیرفته شده است که این جنبش با قرن بیستم به پایان رسید، بسیاری از تغییرات ایجاد شده توسط جنبش معماری مدرن هنوز در معماری معاصر مدرن وجود دارد.
ساختگرا – سال ۱۹۲۰ تا ۱۹۳۲ میلادی
معماری ساختگرا شکلی از معماری مدرن است که در سالهای ۱۹۲۰ در اتحاد جماهیر شوروی سابق آغاز شد و از هنر ساختگرا پدید آمد. اصول ساختگرایی از سوپرماتیسم، نئوپلاستیسیسم و باهاوس آمده است. نهضت معماری مدت زیادی دوام نیاورد، فقط تا سال ۱۹۳۲، اما تأثیرات آن هنوز هم امروزه دیده می شود.
باهاوس – سال ۱۹۱۹ تا ۱۹۳۳ میلادی
باهاوس که از میل به ادغام همه هنرها و صنعت سرچشمه می گرفت، تلاش کرد تا زیبایی را از طریق طراحی کاربردی و سودمند خلق کند. اساسی ترین اصل جنبش باهاوس این بود که «فرم از عملکرد پیروی می کند». این ایده از اشکال ساده و هندسی با جزئیات تزئینی کمی برای طراحی اشیاء کاربردی، ساده و اشیاء تولید انبوه استفاده می کرد.
طراحی های باهاوس با خطوط تمیز، اشکال ساده و مفید با تزئینات کم یا بدون تزئین، رنگ های اصلی و استفاده منطقی از مصالح مدرن مانند شیشه، بتن و فولاد مشخص می شود.
هنر دکو – سال ۱۹۲۵ میلادی
آرت دکو، مخفف Arts Decoratifs، سبکی از هنرهای تجسمی، معماری و طراحی بود که قبل از جنگ جهانی اول در فرانسه آغاز شد و در دهههای ۱۹۲۰ و ۱۹۳۰ در سراسر جهان گسترش یافت. زیبایی تزئینی آرت دکو بر ظاهر بسیاری از اشیا و مواد در زندگی معاصر تأثیر گذاشت، از جواهرات و ظروف شیشه ای گرفته تا آسمان خراش ها و کشتی های اقیانوس. این جنبش یکی از اولین جنبش های هنر مدرن بود که جایگاه اشیاء روزمره مانند مبلمان، جواهرات، منسوجات و سرامیک را به هنرهای زیبا ارتقا داد. فرم های هندسی جسورانه، فیگورهای براق و کشیده، تاثیرات کلاسیک، مواد مدرن و ساخت با کیفیت بالا همگی از ویژگی های سبک آرت دکو هستند که یکی از از مدل معماری های پایه ای در تاریخچه ی سبک های معماری است.
سبک بین المللی – سال ۱۹۲۷ تا ۱۹۷۱ میلادی
در معماری، اصطلاح “سبک بین المللی” نوعی طراحی را توصیف می کند که عمدتاً در آلمان، هلند و فرانسه در طول دهه ۱۹۲۰ توسعه یافت، قبل از اینکه در دهه ۱۹۳۰ به آمریکا گسترش یابد، جایی که در دهه های میانی به گرایش غالب در معماری آمریکایی تبدیل شد. قرن بیستم اگرچه هرگز برای ساختمان های مسکونی تک خانواده در ایالات متحده مد نشد، علی رغم تلاش های ویلیام لسکاز (۱۸۹۶-۱۹۶۹)، ادوارد دورل استون (۱۹۰۲-۷۸)، ریچارد نوترا (۱۸۹۲-۱۹۷۰)، سبک بین المللی به ویژه مناسب برای معماری آسمانخراش، جایی که ظاهر شیک و «مدرن» آن، فقدان دکوراسیون و استفاده از فولاد و شیشه، مترادف با مدرنیسم شرکتی در طول دوره ۱۹۵۵-۱۹۷۰ شد. همچنین به سبک غالب معماری قرن بیستم برای ساختمانهای سازمانی و تجاری تبدیل شد و حتی بر سبکهای تاریخی سنتی مدارس و کلیساها جانشین شد.
بروتالیسم – سال ۱۹۵۱ تا ۱۹۷۵ میلادی
معماری بروتالیست یک سبک معماری است که در دهه ۱۹۵۰ ظهور کرد و با فرمهای آیندهنگر، مدولار و مصالح ساختمانی درماننشده، بهویژه بتن و فلز مشخص میشود. سبک بروتالیستی استفاده از عناصر تزئینی و سطوح رنگ شده را رد می کند و از ادغام عناصر ساختاری و ویژگی های مهندسی در طراحی کلی ساختمان حمایت می کند. در نتیجه، ساختمانهای بروتالیستی معمولاً دارای زیباییشناسی زاویهدار، مکانیکی و حجیم هستند.
پست مدرنیسم – سال ۱۹۵۰ تا ۲۰۰۷ میلادی
معماری پست مدرن سبک جدیدی از ساخت و ساز است که به همان اندازه به ظاهر ساختمان ها به عملکرد آنها اهمیت می دهد. اگرچه این ساختمان ها به ظاهر انتزاعی هستند، اما مطمئناً یک طرح کامل را نشان می دهند.
نئومدرنیسم – سال ۱۹۵۲ میلادی
نئومدرنیسم در معماری در اواخر قرن بیستم و بیست و یکم ایجاد شد. تاریخ تولد آن معمولاً در حدود سال ۱۹۶۵ است. یکی از سبکهای معماری است که به مدرنیسم (جزئیات و اشکال فضایی آن) اشاره دارد و در عین حال ایدههای اجتماعی-سیاسی و شهری آن را رد میکند.
ساختمان هایی که به این سبک ایجاد می شوند، معمولاً فقط نمای نئومدرنیستی دارند. این در تضاد شدید با اصل مدرنیستی در برخورد با ساختمان به عنوان یک کل است.
منطقه گرایی انتقادی – سال ۱۹۵۳ میلادی
منطقه گرایی انتقادی یک سبک معماری نیست، بلکه رویکردی نسبت به فرآیند طراحی است که هدف آن مقابله با بی مکان بودن است و به دنبال دستیابی به تعادل بین معماری جهانی و محلی و در عین حال پاسخ به بافت بنیادی آن است.
مینیمالیستی – سال ۱۹۶۰ میلادی
هنر مینیمالیستی در دهه ۱۹۶۰ برجسته شد و طرح های معماری در دهه ۱۹۸۰ به همراه مد مینیمالیستی رایج شدند. با این حال، زمان واقعی شروع سبک قابل بحث است. برخی ادعا می کنند که جنبش طراحی اروپایی پس از جنگ جهانی دوم آغاز شده است، در حالی که برخی دیگر معتقدند که پس از جنگ جهانی اول شروع شده است. برخی دیگر هنوز ممکن است ردیابی تأثیرات مینیمالیسم و معماری مینیمالیستی را به هنر مینیمالیستی ژاپن برگردانند که در دهه ۱۹۶۰ برجسته شد و طرح های معماری در این کشور رایج شد.
فناوری پیشرفته – سال ۱۹۷۰ میلادی
ما به سادگی می توانیم بگوییم که مواد مشخصه آن فلز و شیشه است، این مدل معماری مدعی است که از یک قانون دقیق صداقت در بیان پیروی می کند، که معمولاً ایده هایی در مورد تولید صنعتی را در بر می گیرد، که از صنایعی غیر از صنعت ساختمان به عنوان منابع هر دو فناوری استفاده می کند. و از تصاویر، و اینکه اولویت بالایی بر انعطاف پذیری پیروی می کند.
گروه ممفیس – سال ۱۹۸۰ میلادی
جنبش ممفیس یک جنبش طراحی ایتالیایی است که در دهه ۱۹۸۰ توسط اتوره سوتساس آغاز شد. این جنبش مانند یک جنبش اعتراضی بیانیه ای علیه مدرنیسم خنثی، دست کم گرفته شده و عملکردی بود که پیش از آنها بود. این طرح عناصر بسیار اساسی فرم و عملکرد را تعریف می کند و در برانگیختن احساسات در میان توده ها موفق بود. اگرچه با پاسخهای مثبت و منفی بسیار متنوعتر بود، اما سبک ممفیس امروزه در کانون توجه قرار گرفته و مورد استقبال مردم قرار گرفته است.
ساختارشکنی – سال ۱۹۸۰ میلادی
یکی از برجستهترین انواع هنر که تاکنون توسعه یافته است، ساختارشکنی، سبکی عجیب اما به شدت خلاقانه در معماری قرن بیستم است که برای اولین بار در اواخر دهه ۱۹۸۰، عمدتاً در لسآنجلس کالیفرنیا، بلکه در اروپا ظهور کرد. رشتهای از هنر آوانگارد پست مدرن، که با استفاده از نرمافزار طراحی توسعهیافته از صنعت هوافضا امکانپذیر شده است، معماری ساختارشکنی با عقلانیت منظم هندسه مخالف است و رویکرد غیرمستقیم را به طراحی ترجیح میدهد که معمولاً نمای بیرونی یک سازه را مخدوش میکند. ، واژگونی ارزش های مدرنیستی در این روند.
پایدار- سال ۱۹۸۹ میلادی
هدف معماری پایدار کاهش مصرف انرژی، انتشار کربن و ضایعات در ساخت، بهره برداری و نگهداری یک خانه است. برای دستیابی به این هدف، اصول کلیدی زیر در هنگام طراحی و ساخت معماری پایدار اعمال می شود.
خانهها به طور هدفمند برای حرکت خورشید و باد طراحی شدهاند و پوشش ساختمان (دیوارها، کف، سقف و پنجرهها) به دقت طراحی شده است تا مکان و زمان ورود خورشید، نسیم و سایه به خانه را در طول روز و فصول سال کنترل کند. بسته به موقعیت و محل آن، خانه ای با طراحی غیرفعال خوب می تواند در تمام طول سال از نظر حرارتی راحت باشد، بدون نیاز به گرمایش و سرمایش اضافی.
پارامتریسم – سال ۲۰۰۸ میلادی
پارامتریسم یک سبک آوانگارد است که به تمایل معاصر برای افزایش سطوح پیچیدگی و تمایز در معماری برای جامعه ناهمگن زمان ما می پردازد. این ابزاری است که برای بازنگری در دستور کار معماری برای قرن بیست و یکم، با در نظر گرفتن توسعه این تمدن از طریق تصور آن از فضا، روششناسی طراحی آن، و عملکرد اجتماعی فعلی محیط ساخته شده آن استفاده میشود. این سبک به طراحی شهری، طراحی معماری، طراحی داخلی، طراحی محصول و همچنین طراحی مد می پردازد.
نتیجه گیری
در این مقاله توضیحی در ارتباط با تاریخچه ی سبک های معماری داده شد و از زمان قبل مسیح تا به دنیای امروز هرکدام بررسی گردید. ما نه تنها تاریخ تمدن ها را مطالعه کردیم، بلکه از آنجایی که معماری زنجیره ای منسجم از رویدادها، سبک ها، گرایش ها، باورها و تکنیک ها است، همچنین درک مستقیمی از چگونگی و چرایی معماری امروز پیدا کردیم و سرنخ هایی از اینکه معماری فردا چگونه می تواند باشد بدست آوردیم.