معماری و سرمایه: گزارشی از یک مواجهه (قسمت سوم)
(قسمت سوم)نقدی بر چهار اثر دومین رقابت معماری نکسا
محمدیاسر موسی پور
دفتر معماری بوژگان: یک یا چهار جعبه؟
طرح دفتر معماری بوژگان، نمونهای بارز از به چالش کشیدن جعبه مبتنی بر عقل سلیم است. جعبه به چهار قطعه شکسته شده است؛ اما در پس این تصمیمگیری، نه یک موضعگیری روشنفکرانه که یک منطق محکم در ارتباط با ارتقاء کیفیت زندگی وجود دارد. در بخش پایینی پروژه، دو جعبه عمود بر معبر وجود دارند که شکاف آنها، نور بیشتری را برای واحدها و کیفیت بهتری را برای لابی فراهم آورده است. در بخش فوقانی و همزمان با بالاتر رفتن پروژه از خط آسمان همسایگیها، جعبهها نود درجه چرخیدهاند تا از حداکثر نور و چشمانداز آزادشده بهره گیرند. شکاف بین جعبههای بالا، امکانهای بیشتری را نیز فراهم کرده است: یک حفره نورانی که اجازه میدهد مسیری با کیفیت برای ورود به واحدها فراهم آید و در پیش ورودی هر واحد نیز، یک حیاط مکانیابی شود.
ساکنین پس از خروج از آسانسور در هر طبقه با کوچهای مواجه میشوند که با چند حیاط احاطهشده است و پشت هر حیاط یک واحد مسکونی است؛ تجربهای کیفیت یافته از فرایند دسترسی به یک واحد مسکونی که در تایپ آپارتمانی کمتر میتوان سراغی از آن گرفت. بهواسطه شکل گرفتن این فضاهای گشوده که میتوان آنها را همچون کوچههایی در ارتفاع تعبیر کرد، میتوان گفت که برخورد مبتنی بر منطق دفتر معماری بوژگان بهقصد ارتقاء کیفیت زندگی، به یک دستاورد تایپولوژیک در چالش با آپارتمان نیز منتهی شده است. تمرکز این طرح بر فضای مشاع را میتوان با پروژه گروه طراحی شیفت قابل مقایسه دانست.
هر دو تلاش کردهاند تا با جدی گرفتن فضاهای مشاء، کیفیت تازهای برای زندگی مشترک میان واحدها فراهم کنند. می توان گفت دفتر معماری بوژگان به کشاندن نور و درختان سبز به این فضاها رضایت داده است، درحالیکه گروه طراحی شیفت توزیع برنامه در این بخشها را نیز تغییر داده است. از این منظر، هدفگذاری دفتر معماری بوژگان در ارتباط با برنامه و توزیع فعالیتهای عمومی و خصوصی دارای ابعاد محافظهکارانهتر است و تلاش خود را بر بالا کشیدن کیفیت زندگی با استانداردهای موردتوافق و حتی کهنالگویی آن است.
از دیگرسو، در ارتباط با نمود بیرونی فرم، با مربع بندیهایی مواجه هستیم که پنجرهها و تراسها را نیز در خود حل کردهاند. طراح تلاش کرده است تا از این رهگذر از وارد شدن به طراحی نمای پروژه بهمثابه یک پوسته مجزا فاصله بگیرد. همچنین بیتفاوتی محض مدولاسیون نما، نسبت به جهتگیریهای این چهار جعبه نشان از آن دارد که نمود بیرونی ایده اصلی پروژه را کدر کرده است. به عبارت بهتر، اگر بنا به یک منطق روشن پروژه از چهار جعبه با جهتگیریهای متفاوت تشکیلشده است، پر و خالیهای نما که ارتباط پروژه با بیرون را بر عهده دارند نمیتوانند منطق آن جهتگیری را نادیده گیرند.